در ابواب روايي و فقهي، به تجارت به مثابة ارزش نگاه شده است. تجارت از ميان اسباب كسب رزق و روزي استحباب دارد و بر انجام آن تأكيد شده است.36 در بازار اسلامي، به ذكر و دعا توصيه شده است.37 مستحب است كه مشتري پس از خريد كالا، سه مرتبه تكبير گفته و سپس شهادتين را به زبان جاري نمايد؛ همچنين، داخل بازار بايستي ياد خدا كند و به ادعيهاي كه از اهلبيت(ع) عصمت و طهارت رسيده است، مشغول باشد. سزاوار است كه تاجر هنگام نماز، دست از تجارت كشيده و به نماز مشغول گردد. ياد خداوند متعال بايد بر فضاي بازار اسلامي حاكم باشد تا منفعتطلبيهاي شخصي بر انسان غلبه نكرده و او بتواند از تجارت به عنوان اسباب كسب حلال استفاده كند.
هدف از خريد نبايد عمل غيراخلاقي باشد و خريد نبايد به ظلم38 كمك كند.39 بازاريان از ورود به كسبهايي كه از نظر شرع حراماند، از قبيل: ربا، فروش خمر، و فريب در معامله، منع شدهاند. تجارت در منطقهاي كه اهالي آن نمازگزار نيستند، مكروه است.40 مستحب است كه انسان در خريد و فروش، احسان را پيشة خود كند و با مشتري سهل و راحت برخورد نمايد.41 همچنين، اگر مشتري از خريد كالا پشيمان شد، عذر او را بپذيرد.42
از اوصافي چون توجه به خداوند، صداقت، انصاف، رحمت و اداي امانت، ميتوان به عنوان پايههاي رفتاري «كاسب حبيبالله» نام برد. اين اوصاف جلوههايي از اخلاق در بازار اسلامي به شمار ميآيند. بازاريِ اخلاقگرا فردي ديندار و خيرخواه است؛ او در مسير قرب خداوند گام برميدارد. عبارت «الكاسب حبيبالله» ميتواند نشان پرافتخار تاجر مسلمان باشد و او را در مقابل خطاها و لغزشها در معاملات حفظ كند.
از ثمرات ارزشمند حاكميت اخلاق اسلامي در «سوق مسلمين» و «تجارة عن تراض» شكلگيري قيمت عادلانه در بازار است. مبناي تراضي در تجارت، كه اساس فقه معاملات است، عدل و انصاف ميباشد. خداي متعال در قرآن امر به عدل و احسان كرده43 و اميرالمؤمنين علي(ع) عدل را به معناي انصاف، و احسان را به معناي تفضّل و نيكويي دانسته است.44 از كمفروشي نكوهيده و سورهاي به نام «مطففين» (كمفروشان) بر پيامبر نازل گشته كه با «واي بر كمفروشان» شروع شده است. در ابواب روايي تجارت، نه تنها ظلم به شدّت مذّمت شده، بلكه هر گونه كمك به ظالم و همراهي و علاقه به او حرام شمرده گشته است.45
وقتي پيامبر بر زعفرانفروشي كه زعفران را وزن ميكرد و چرب ميكشيد، گذشت؛ به او فرمود: وزن را به قسطْ تمام كن؛ سپس، هر ميزان كه تمايل داري، بر آن بيفزا.46 همچنين، از امام صادق(ع) نقل شده است: حضرت بر كنيزي ميگذشت كه در حال خريد گوشت بود، زن در هنگام وزن كردن، به قصّاب گفت: مقداري اضافه كن. حضرت فرمود: بيفزا، همانا اين افزودنْ نعمت را بيشتر ميكند.47 اين سخن حضرت حاكي از آن است كه در معاملاتي كه خريد و فروش برمبناي توزين است، بايد توزين دقيق صورت پذيرد؛ ولي شايسته است فروشنده چيزي بر آن بيفزايد و چربتر بكشد. امام صادق(ع) نيز ميفرمايد: پيامبر اكرم(ص) بر توزين دقيق اصرار ميورزيد؛ به گونهاي كه توانست مردم مدينه را كه قبل از ورود ايشان بدترين مردم از جهت توزين بودند، به مردمي مقيّد به توزين دقيق مبدّل سازد. به علّت شيوة نامطلوب اهالي مدينه در توزين، اوّلين سورهاي كه در مدينه نازل شد سورة «مطفّفين« بود كه با جملة «واي بر كمفروشان» آغاز ميشود.48
امام خميني(ره) در خصوص رعايت انصاف در بازار ميفرمايد:
بازاري كه يك متاعي را يك تومان ميخرد و سي تومان به اين فقرا و ضعفا ميدهد، اين بازار اسلامي نيست. بازاري كه قاچاق وارد ميكند و به قيمتهاي گزاف ميدهد و اقتصاد اسلام را ميخواهد به هم بزند، اين اسلامي نيست. اين بازار اسلامي نيست. اينها بايد اسلامي بشود، خودشان اسلامياش كنند. بازاري كه به فكر ضعفا و فقرا نباشد، بازاري كه پهلويش ضعيف باشد و به فكر نباشد، اين بازار اسلامي نيست.49
بازار اسلامی...